استاد فتحی یکن رهبر جماعت اسلامی لبنان
ترجمه‌: عبدالقادر ربّانی‌فر

مقدمه
اصل و پایه التزام، پایبندی کامل به اسلام و دستورات آن است، به شرط آنکه این التزام و پایبندی، منطبق بر محور حیات و طرز تفکر بوده و سرچشمه‌ی نظرات و دیدگاههای فرد رادر هر مسئله‌ و موضوعی تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

تعریف التزام
التزام به معنی پایبند بودن، دلبستن و پذیرش همراه باشوق، رغبت و انگیزه است. چنانچه پذیرش و دلبستگی(التزام)عمیق باشد، منجر به ایجاد تحولی شگرف در درون و برون آدمی شده و می‌توان گفت این تحول همان بروز یک واقعیتی ملموس است که از تفکر التزام و پایبندی حاصل شده باشد، بدون شک، داشتن اندیشه‌ی التزام و ایجاد تحول در انسان مؤمن لازم و ملزوم یگدیگرند.
التزام ‏و پایبندی برای هر فرد صاحب اندیشه – خصوصاً دعوتگران مسلمان – یک ضرورت انکارناپذیر است .حتی گذر و مطالعه‌ی تاریخ این امر را مسلم نموده که التزام و پایبندی به عنوان یک مفهوم عملی، امری بسیار مهم و اساسی برای هر جماعتی است که سعی و تلاش خود را در راه اسلام و برای آن معطوف داشته است.
جماعت اسلامی – به مفهوم واقعی خود – یک جنبش منظم و دارای هدفی معین است که تمام سعی و کوشش آن، در راه تحقق این هدف که همان رضایت حق تعالی و اعلای کلمه‌ی «الله» و گسترش پرچم اسلام و استقرار آن در زمین می‌باشد، خلاصه شده است.
باید دانست که جماعت اسلامی دارای معیارها و مقیاس‌هایی است تا دعوتگران منتسب به خود را به وسیله‌ی آنها بسنجد. التزام و پایبندی یکی از این معیارها و مقیاس‌ها است. پس چنانچه یک فرد باتقواترین و پرهیزکارترین مردم بوده، اما به شرایط و خواسته‌های جماعت، همانند اطاعت، نظم، حرکت، جدیت و...پایبند نباشد، در صف افراد جماعت پذیرفته نشده و از منتسبین آن به حساب نخواهد آمد. از نظر جماعت اسلامی این فرد تنها یک مسلمان است که افراد جماعت وی را به سبب اینکه برخی از معانی اسلام را در خود دارد، دوست خواهند داشت و برایش دعای خیر نموده و از وی طلب دعا می‌نمایند. این فرد به مفهوم عمومی تنها یک برادر دینی برای افراد جماعت به حساب می‌آید. آن برادری که خداوند سبحان آن را در کتاب عظیمش تشریح نموده آنجا که می‌فرماید :« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ « » به درستی مؤمنان برادر یکدیگرند«(حجرات-10).
و همچنین رسول اکرم(ص)آن را در فرموده‌ی زیر بیان داشته است:«المسلم أخو المسلم» «مسلمان برادر مسلمان است » (فتح‌الباری2442)
هر اندازه که التزام و پایبندی فرد در مسیر دعوت به شرایط و خواسته‌های جماعت بیشتر باشد، حساب جماعت بر آن فرد بیشتر خواهد بود و چنانچه التزام و پایبندی در فردی _دارای هر جایگاه و مقامی _وجود نداشته باشد، از عضویت در جماعت ساقط خواهد شد.
التزام و پایبندی با همه‌ی گونه‌هایش همانند ریسمان و طنابی است که افراد جماعت رابه هم متصل و منظم نموده و آن‌ها را در چارچوبی مشخص قرار می‌دهد و این نظم و هماهنگی بدون «التزام» میسر نخواهد شد.

برخی از موارد و گونه‌های التزام:

1- التزام و پایبندی به جهاد، تلاش و کوشش راهی است جهت اعاده و احیای احکام اسلام و اعلای کلمه‌ی «الله»در زمین. و این تنها هدف اصلی و اساسی هستی و وجود است.
التزام و پایبندی است که به آماده شدن فرد جهت از خودگذشتگی کامل در راه تحقق هدف، با تمام استعداد و توانائی‌ها، قطعیت می‌بخشد.
2- یکی از ضروریات جنبش اسلامی التزام به عمل و فعالیت منظم و حساب‌شده در دعوت است. چرا که از نظر اسلام هیچ عمل و فعالیتی بدون برنامه و تنظیم ممکن نخواهد بود. این نکته نیز بدیهی است که تشکیلات و فعالیت منسجم و منظم، وجود یک رهبر و افرادی پیرامون وی را در فعالیت اسلامی می‌طلبد، که بایستی افراد وابسته به این تشکیلات منظم اسلامی از این رهبر و امیر در «امور معروف» اطاعت نماید.
وجوب اتخاذ و انتخاب امیر یا رهبری که تمام افراد در کنار رأیش قرار گرفته تا وحدت کلمه حفظ شده و صفوف افراد منسجم و ارتباط بین آنان منظم گردد، به وسیله‌ی نصوص شرعی ثابت شده است. بایستی توجه داشت که دعوت به اتخاذ امیر و قائد، وجود نظام و جماعتی را می‌طلبد که چاره‌ای جز وجود امیر و رهبر در رأس آن نیست و این همان چیزی است که حضرت رسول (ص) در فرموده‌ی زیر بدان اشاره نموده‌اند :»إذا خرج ثلاثة فی سفر فلیؤمّروا أحدهم«(ابوداود 2609-2608) «هرگاه سه نفر برای سفری بیرون رفتند، پس یکی را از میان خود، امیر قرار دهند.»
3- یکی از خصوصیات مشخص جنبش اسلامی و یکی از صفات بارزی که بایستی دعوتگر مسلمان بدان متصف و آراسته‌ گردد، احساس عمیق به مسئولیت جهاد اسلامی است. التزام دقیق و کامل به تکالیف و مسئولیات جمعی، عنصر اساسی و بنیادی در جوهر پیوندهای منظم و هماهنگ بین دعوت و دعوتگر است. هر فرد دعوتگری باید همیشه و در همه حال حامل آن مسئولیت و عملی باشد که به وی سپرده شده است و خود و شرایطش را با آن تطبیق داده و آن را جزئی از وجود خود بداند، تا هرچه بیشتر توانایی اجرای این مسئولیت و تکالیف مهم را داشته باشد. داستان «عباد بن بشر» (رض)نمونه و الگوی بارزی از انضباط تشکیلاتی و حسن پایبندی به مسئولیات و تکالیف جمعی را برای هر دعوتگر و مبارزی در بردارد. (به کتاب‌های تاریخ صحابه و از جمله کتاب «مختصری از زندگی یاران پیامبر» از نشر احسان مراجعه شود. )
4- موفقیت هر فعالیتی- هر چند کم- منوط به دوام و استمرار آن است. این مطلب را حضرت رسول(ص)در فرموده‌ی زیر بیان داشته‌اند:
«أحبّ الأعمال إلی الله ما دام و إن قلّ »(بخاری از عایشه (رض) نقل فرموده‌ است:«بهترین اعمال نزد خداوند عملی است که دوام و استمرار داشته باشد، هر چند که کم باشد » بر این اساس، عبادت و استمرار آن یکی دیگر از ضروریاتی است که تک‌تک افراد دعوتگر باید بدان ملتزم و پایبند باشند. نباید فراموش کرد که راه دعوت بسی دشوار و ناهموار بوده که ناگزیر روح و جسم خسته شده و نیاز به تغذیه و توشه خواهند داشت. عبادت و استمرار آن، زاد و توشه‌ای است که فرد را در مسیر دعوت تقویت خواهد نمود.
تأثیر گذاشتن بر قلب، روح و جان دیگران، قلب، روح و جان پاک، نافع و مؤثر را می‌طلبد. و طبیعتاً در آن هنگام که چشم‌ها به خواب رفته و پلک‌ها به هم چسبیده و جسم‌ها در بسترهایشان آرمیده‌اند، تأثیر شخص خاشع و عابد که در دل شب مشغول رکوع، سجود و عبادت است و خوف آخرت و امید رحمت پروردگارش را دارد، بر دل، روح و جان دیگران از هزاران هزار موعظه، پند و اندرز کلامی بیشتر خواهد بود.
از جنید بغدادی(رح)، حکایت است که وی را بعد از وفاتش درخواب دیده و از او پرسیده‌اند: خداوند با تو چه کرد؟ در جواب گفته است: اشاره‌ها از بین رفتند و عبارت‌ها نابود گشته و رسم‌الخطها ناپدید و تمامی علوم ضایع شدند و به هدر رفتند و چیزی جز اندک رکوعاتی که در دل شب انجام داده بودیم، به ما نفع نرساند.
احادیث روایت شده از پیامبر(ص)که بر التزام به عبادت و استمرار، تشویق و ترغیب آن تأکید دارند، بسیار زیادند. از آن جمله توصیه‌ی ایشان (ص)به عبدالله بن عمرو بن عاص(رض)است که فرمود:«ای عبدالله همانند فلانی مباش که شب‌زنده‌داری می‌کرد ولی آن را ترک نمود.»(متفق علیه)
همچنین التزام به قرائت روزانه و عملی نمودن قرآن کریم و اذکار حضرت رسول (ص)، امری عبادی و زاد و توشه‌ای است که بی‌نیاز از آن نیستیم.
5- به جرأت می‌توان گفت: تنها چیزی که چهره‌ی شخصیت عمومی اسلام امروز را کریه و ناپسند نموده، ضعف تقوا و پرهیزکاری است. پس بر هر دعوتگر مسلمان لازم است که بر رشد تقوا و پرهیزکاریش تا مرتبه‌ی والا حریص باشد و همیشه و در همه حال خدا را ناظر و مراقب ببیند. اوامر پروردگار را اجرا نموده و از محرمات الهی شدیداً پرهیز و دوری نماید و مبنای خود را جهت تشخیص این فرموده‌ی پیامبر (ص)قرار دهد که می‌فرماید «دع ما یریبک إلی ما لایریبک» (ترمذی از حسن بن علی حدیث حسن صحیح)آنچه که تو را به شک می‌اندازد به سوی آنچه که تو را به شک نمی‌اندازد ترک کن. کما اینکه تقوا و پرهیزکاری به انسان مؤمن، قدرت درک و فهم ، روشن‌بینی و علم عطا می‌نماید؛ چرا که به فرموده‌ی خداوند متعال:« وَاتَّقُواْ اللّهَ وَ یعَلِّمُکُمُ اللّهُ»(282بقره)و ازخدا بترسید و خداوند (آنچه را که به نفع شما یا زیان شما است )به شما می‌آموزد.
6- باید دانست که گریزی از التزام به سنت پیامبر (ص)وجود نداشته و هیچ کس در این مسئله دارای اختیار نیست. مادامی که در مسیر دعوت و راه پیامبر حرکت می‌کنیم، این نکته را نباید فراموش کنیم که خداوند سبحان، محمد(ص)را به عنوان هادی، بشیر و نذیر فرستاده و ایشان را چنین وصف نموده که دارای اخلاق عظیم است، همچنانکه قول و سخن پیامبر(ص) را وحی از جانب خود دانسته و می‌فرماید: «وَ مَاینطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَى «(نجم3-4)و از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید. آن جز وحی و پیامی نیست که (از سوی خدا به او )وحی می‌گردد.
خداوند متعال خود ما را به التزام و پایبندی نسبت به آنچه محمد (ص)آورده است رهنمون می‌دارد و می‌فرماید:« وَ مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا«(حشر7)«و آنچه پیامبر (ص)به شما داد (با رغبت کامل )بپذیرید و از آنچه شما را نهی کرد پرهیز کنید .»و باز می‌فرماید:« لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»(احزاب-21)سرمشق و الگوی زیبایی در (شیوه‌ی پندار، گفتار و کردار )پیغمبر خدا برای شماست.
کسی که به عنوان الگو و نمونه پذیرفته شد، چاره‌ای جز اقتدا به وی نخواهد بود. چنانچه به سنت پیامبر ملتزم و پایبند نباشیم، شکی نیست که دچار سستی و تقصیر شده‌ایم.
تبعیت از سنت پیامبر (ص)، دعوتگر را به عمل به سنت قبل از نطق و قول درباره‌ی آن ملتزم می‌گرداند و قطعاً امتثال و پایبندی به سنت پیامبر (ص) و عملی نمودن آن در موقعیت‌های مختلف، از القای خطبه جهت تشویق به التزام سنت، بهتر و مناسبتر بوده و تأثیر شیوه‌ی عملی بر شخص مخاطب، بیشتر از نصیحت و ارشاد است.
7- التزام به این نکته که دعوتگر بایستی نمونه و الگویی بارز و نیک باشد. نمونه و الگوبودن، عاملی اساسی و مهم در راه موفقییت فعالیت تربیتی است که دعوت اسلامی بر آن استوار شده است. برای یک مربّی دعوتگر تنها فقیه عالم و خطیب زبردست بودن کافی نیست، بلکه لازم است، بالاتر از آن بوده و همراه این صفات، باتقوا و پرهیزکار و عامل به علم خود باشد.
چنانچه عمل مخالف علم باشد، رشد و پیشرفتی حاصل نشده و هدایتی صورت نخواهد گرفت و اثر علم از بین خواهد رفت. مالک بن دینار (رح) می‌گوید:«به درستی اگر عالم به علمش عمل نکند، موعظه و نصیحتش بر دل‌ها نمی‌نشیند و تأثیر نمی‌گذارد، همچنانکه قطره‌ی آبی بر صخره‌ی سخت نمی‌ماند و تأثیر نمی‌گذارد .»
8- نظم و ترتیب یکی دیگر از مواردی است که بایستی فرد دعوتگر بدان ملتزم باشد. چرا که نظم و ترتیب وسیله‌ای بسیار مهم و اساسی است که لازم است، جهت حسن استفاده و استخدام تلاش‌ها و راهکارها به شیوه‌ای مفید و مؤثر در مسیر دعوت به سوی خدا به کار برده شود. علاوه بر آن نظم، فرصت پیروزی و پیشرفت را برای دعوتگر در رسیدن به هدف بیشتر می‌نماید و بدون نظم و ترتیب تلاش‌ها به هدر رفته و مسیر اصلی هدایت به سوی انحراف کشانده خواهد شد.
نظم و ترتیب در تمامی جوانب زندگی فرد مفید بوده و از آن جمله می‌توان به «مدیریت زمان و تنظیم وقت» اشاره کرد. که دعوتگر بدان نیاز شدیدتری دارد. چرا که وقت و زمان دعوتگر، زندگی و حیات و سرمایه‌ی اوست. پس لازم است بر حفظ این سرمایه حرص ورزیده و آن را بیهوده به هدر ندهد و همیشه بکوشد، فردایش بهتر از امروز و امروزش بهتر از دیروز باشد. فرد دعوتگر هر اندازه که از وقت و عمرش بهتر و مناسبتر استفاده نماید، بیشتر می‌تواند در راه دعوت الی الله مفید واقع شده و در راه هدایت(تبلیغ) مردم موفق‌تر و مؤثرتر باشد.
تنظیم وقت دعوتگر در شبانه‌روز و تقسیم آن به اجزای مختلف تا بتواند هر مسئولیت و تکلیفی را در وقت و زمان خود انجام دهد ،بسیار مهم و اساسی است. پس دعوتگر بایستی بخشی از وقتش را به خود و قسمتی را به خانواده‌اش و بخشی را برای عبادت پروردگارش و قسمت اعظمی از اوقاتش را به دعو ت به سوی خدا اختصاص دهد و از صرف نمودن اوقاتش در چیزهای که برای وی نفعی ندارد، برحذر باشد. چرا که واجبات و مسئولیات بیشتر از اوقات هستند.
چنانچه اشاره شد، نظم و ترتیب باید در سایر امور و فعالیت‌هایی که دعوتگر در پیش روی دارد، وجود داشته باشد .
9- دعوتگر بایستی به اخلاق پسندیده و کاملاً اسلامی پایبند باشد. آن اخلاقی که خداوند سبحان آن را در کتابش تبیین نموده و رسول اکرم (ص)آن را در سنتش تبیین و عملی نموده‌ است و همچنین اصحاب بزرگوار (ص)در راه و روش و رفتارشان به آن اخلاق مزین بوده‌اند.
لازم است که فرد دعوتگر خود را در معرض این اخلاق پسندیده قرار داده تا به وسیله‌ی آن نفس خود را بسنجد و برایش معلوم گردد که چقدر از این خصلت‌های نیک را در خود دارد و برای آن صفاتی که هنوز دارا نیست در اسرع وقت تلاش نماید. چرا که برای رسیدن به درجه‌ای که متضمن پیروزی در راه دعوتش است، شدیداً به آن‌ها نیازمند است و به عنوان مثال: صبر، صدق، رحمت و مهربانی، تواضع، امانتداری، وفا، اخلاص، عفّت، حیا، پاگیزگی، عزّت و.....
10- یکی از مسایل بسیار مهمی که بایستی فرد دعوتگر بدان ملتزم گردد، مطالعه وکسب آگاهی است. چرا که ما امروز در ا جتماعی به سر می‌بریم که در آن فرهنگ‌ها واندیشه‌ها و طرز تفکرها متعدد و متباین بوده و همین ما را ملزم می‌گردانند که بر همه‌ی این افکار و ایده‌هایی که در پیرامون ما وجود دارند، آکاهی و شناخت پیدا کنیم، تا امکان بررسی، تحلیل، تشخیص، مناقشه، نقد و اصلاح فراهم گردد. این مهم بر ما واجب می‌گرداند که زمان و فرصت بیشتری را به مطالعه و تحقیق در مسایل روز اختصاص دهیم تا با دلیل، منطق و عقل ،از منتقدان و تحلیلگران غیرمنطقیِ سد راه دعوت را با اسلوبی حکیمانه‌ گذر کرده‌ و استوارتر و محکم‌تر راه دعوت را ادامه دهیم. سخن و فرموده‌ی حضرت عمر (رض)در این رابطه بسیار زیبا و بجاست که فرموده است:«قبل از اینکه به سیادت و رهبری برسید به کسب آگاهی و شناخت اقدام نمائید، چرا که هنگامی که به رهبری رسیدید راه و فرصتی برای کسب آگاهی و اطلاع نخواهد ماند.»
11- در پایان، جدا از التزام به آگاهی، عمل و حرکت، به التزام و جرأت و ازخودگذشتگی و اقدام و همچنین به التزامی شورآفرین، جمعی و جدیت، همانند التزام به اطاعت، نظم و توسعه‌ی شخصیتی نیازمندیم.

مفهوم التزام در دعوت ما:
یک دعوتگر مفهوم التزام را در جنبش اسلامی، از مفهوم این فرموده خداوند متعال در می‌یابد که می‌فرماید:« یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ....»(نساء-59). «ای ایمان‌داران از خداوند و همچنین از پیامبر و ولی امرتان اطاعت کنید...

یک دعوتگر ملتزم بایستی به صفات زیر آراسته‌ باشد:
• در صف جماعت، التزام صحیحی داشته باشد.
• در راه و روش دعوت و عمل دعوت، به سیاست‌های کلی، استراتژی و خط مشی جماعت پایبند باشد.
• ملتزم به حضور در جلسات و اسره‌های تربیتی بوده و بر محافظت و شرکت مداوم در آنها حریص باشد و همچنین برای حضور و نشاط عمومی (دیگران )سعی و تلاش نماید.
• به پرداخت حق عضویت ماهیانه پایبند باشد.
• از مربّی مسئول در تمامی امور – به جز مواردی که در آن‌ها معصیت و گناه وجود دارد _اطاعت نماید و این اطاعت را برخود لازم بداند.
• مقید به آرا و نظرات جماعت و رهبری بوده، هر چند با رأی و دیدگاه شخصی وی مخالف باشد.

مثال‌های مشخص از التزام:
شکی نیست که پایبندی و التزام با تمام صور آن، در حقیقت امری ساده و آسان برای فرد دعوتگر نیست. و اما در اینجا به اموری که جهت آسان نمودن امر التزام کمک خواهند نمود، اشاره‌ای خواهد شد.
الف)برای فعالیت اسلامی، بایستی از معانی صحیح منهجی، فهمی زیبا و دقیق داشت. و این درک و فهم به تأمل، تکرار و مطالعه‌ی بیشتر اصول و برنامه‌های ارائه‌شده از طرف دعوت اسلامی بستگی دارد. تکرار و مطالعه‌ی بیشتر باعث می‌شود که این مفاهیم ملکه‌ی ذهن شده و در نهاد دعوتگر سیلان یابند. تا فهم و برداشت دعوتگر با این معانی و مفاهیم – در هر آنچه از امور و جزئیاتی که فرد با آن روبر‌و می‌گردد-منطبق گردد. این امور و جزئیات زیادند و اشاره به تمامی آن‌ها مشکل است. اما انحصار آن‌ها به امور و افعالی که از فرد صادر می‌گردند، سهل و آسان است. (یعنی فرد، خود و افعال و روشش را با مفاهیم و برنامه‌های دعوت تطبیق دهد.)
ب) تقوا و پرهیزکاری عاملی که سبب قدرت تشخیص حق از باطل شده، درک و فهم را بیشتر می‌نماید و نیز تنها راهی است که برای کسب آگاهی مناسب است، است. چرا که خداوند می‌فرماید:« وَاتَّقُواْ اللّهَ وَ یعَلِّمُکُمُ اللّهُ....»(بقره-282)و از خدا بترسید و خداوند (آنچه را که به نفع شما و یا به زیان شما است )به شما می‌آموزد. همچنین تقوا سبب می‌شود که فرد دعوتگر رویدادها و پیشامدها را در شرایط واحوال مختلف تشخیص داده و عکس‌العمل و نحوه‌ی برخورد با آنها را بشناسد. کما اینکه فقدان تقوا باعث ایجاد شک و شبهه در امور شده و قدرت تشخیص را کاهش خواهد داد.
ج)روکردن و توجه دائمی به خداوند متعال، و خود را به وی حواله کردن؛ تا اینکه خداوند نیز به ما توجه نموده و به ما درک و فهم دهد، و نیز ما را در مسیر التزام یاری نماید. چنانچه علامه‌ ابن‌قیم(رح) درباره‌ی استادش شیخ‌الاسلام ابن‌تیمیه(رح) نقل کرده‌ که به صحرا می‌رفت و گونه‌هایش را خاک می‌مالید و می‌گفت :«ای معلم ابراهیم مرا تعلیم ده و ای تفهیم‌کننده‌ی سلیمان مرا فهم عطا کن.»
د)تطهیر و پاک نمودن قلب از ریا به صورت کامل و خالص شدن برای خداوند متعال، به نحویی که هیچ التفات و توجهی برای مردم باقی نماند. عمل و فعالیت دعوتگر فقط به خاطر دعوت به سوی خدا باشد نه برای رضایت دیگران. ولی باید دانست که اخلاص کامل کاری بس دشوار است. چرا که فرد دعوتگر حامل میکروب‌های دقیق و خطرناک ریا است که آنها را حس نمی‌کند همانند کسی که سالم است، اگر این میکروب‌ها تقویت شوند، بر فرد تأثیر گذاشته و مقاومتش را تضعیف می‌نمایند.(پیامبر (ص)می‌فرماید:«أخلص نیتک یکفک قلیلٌ من العمل »(نیتت را خالص گردان، کمترین عمل برای تو کافی است.)

سخن آخر:
حرکت مولد حرکت است و همت والا هر همتی را دفع می‌نماید و التزام به اذن خداوند متعال، التزام بیشتر را به دنبال خواهد داشت.
بر برادر صادق است که احساس کند، دعوت در اعصابش زنده است و در اعماق ضمیرش هیجان و حرکت به وجود می‌آورد و در خونش جریان دارد که وی را از راحتی، سستی و تنبلی به سوی حرکت و عمل وا داشته و از مشغول شدن به خود و مال و خانواده‌اش بازمی‌دارد.
حرکت و خاطره این دعوت – و به وسیله این دعوت – فرد دعوتگر را (از خود و چیز های دیگر )آزاد می‌گرداند و این حرکت – اگر نگوییم همه‌ی وقتش را – گرانبهاترین وقتش را خواهد گرفت.
باید بدانیم که حقیقتاً عمل و حرکت رمز پیروزی و قانون عزت است و راهی به جز ملتزم بودن به این حرکت، جهت تحقق آنچه که ما از اصلاح خود، خانواده‌ و جامعه‌ می‌طلبیم، وجود ندارد. نیز باید بدانیم میدانی که اسلام در این عصر و ظروف در آن قرار گرفته، عناصر قوی و ناصری را می‌طلبد که در اسلام و برای اسلام زندگی می‌کنند. عناصری که تنها دین‌شان اسلام است و اسلام تنها دین‌شان است.
ما باید از خودمان خجالت بکشیم، هنگامی که در اسلام که دین حق و دعوت حق است، احساس ضعف و ناتوانی می‌کنیم و نمی‌توانیم به سطح مسئولیت آن برسیم، در حالیکه اهل باطل را می‌بینیم که چگونه در راه باطل‌شان از خودگذشتگی نشان داده و مرگ را می‌طلبدند و جای بسی خجالت دارد، وقتی که در مقابل سستی و کوتاهی خود، بذل و بخشش همه‌جانبه‌ی افاکین و دروغگویان را در راه افک و دروغ و گمراهی‌شان می‌بینیم. در حالی‌که «أُوْلَـئِکَ یدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ یدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ»(بقره -221) آنان به سوی آتش (دوزخ)دعوت می‌کنند و خدا به سوی بهشت و آمرزش به فرمان خود و توفیق خویش دعوت می‌کند.
«و من الله التوفیق»

عشق یعنی:
عشق یعنی مستی و دیــوانگـــی
عشق یعنی با جهان بیگانگـی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحـر
عشق یعنی سجـده‌ها با چشم تر
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی سر بــدار آویختن
عشق یعنی رسـوا شدن
عشق یعنی مســـت و بی‌پروا شدن
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختـن
عشق یعنی انتظار و انتظــار
عشق یعنی هرچه بینی عکس یـار
عشق یعنی دیـــده به در دوختــن
عشق یعنی در فراقــش سوختـن
عشق یعنی لحظه‌های التهاب
عشق یعنی لحظه‌های ناب ناب
عشق یعنی قطره به دریا شــــدن
عشق یعنی همچو من شـیدا شدن
عشق یعنی باکسی گفـتن سخن
عشق یعنی خون لالــه بر چمن
عشق یعنی باکسی گفتن سـخن
عشق یعنی رسـم دل بر هـم زدن
عشق یعنی شعلــه بر خرمن زدن
عشق یعنی رســم دل بــــرهـم زدن